مناظره

دفاع از حقانیت اسلام ناب محمدی

دفاع از حقانیت اسلام ناب محمدی

احتجاجی در بیان گسترش اصول عقاید حقه شیعه بر سایر ادیان و فرق نوظهور

پیوندها

۳۷ مطلب با موضوع «مناظره» ثبت شده است

گزارش این مناظره به هیچ وجه عنوان قصد شیعه نمودن برادران و خواهران اهل تسنن را ندارد و صرفاً به عنوان یک آیینه در برابر این عزیزان قرار گرفته است تا نشان دهد، اسلام حقیقی با اعتقادات این عزیزان چقدر ...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۳
علی نوربخش
حضرت على علیه السّلام مردم را در رحبه گرد آورد و فرمود : سوگند مىدهم هر مرد مسلمانى که غدیر خم را به خاطر دارد و سخنى را که در آن روز از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده است ، از جا برخیزد . سى تن از مردم براى اقامه شهادت بپا خاستند ـ ابو نعیم گفته است که افراد بسیارى شهادت دادند ـ و اعلام کردند آن هنگام که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دست امیر المؤمنین على علیه السّلام را به دست مبارک خود گرفت خطاب به مردم فرمود :

آیا می‌دانید که من شایسته‌تر به مؤمنان از خود آنها مىباشم ؟ همگى فرمایش رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله را تصدیق کردند . رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود :

هر کس من مولای او هستم ،‌ این [علی] مولای او است ، پروردگارا ! دوست على را دوست بدار ، و دشمن على را دشمن بدار .
۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۵
علی نوربخش

در این مناظره ابتدا آقای غرویان بحث حکمت را مطرح کرده واهمیت حکمت را مطرح می کند ومی گوید حکمت همان فلسفه وعمق ایمان را بیشتر می کندولی آقای میلانی در ابتدا می فرماید تفکیک مدعایش ضد فلسفه است ولی همان حرفهای فلسفه را می زندوما بارها تفکیک را رد کرده ومطالب ما موجود است اما حکمت چه کسی مخالف حکمت هستند اختلاف همین است که مصداق حکمت، کلام است یافلسفه فکر درعرض انبیا وامامان است نه طول هم.حالا این حکمتی که می گوییدعالم را قدیم می داندیا حادث.آقای غرویان فرمودند من بنای خود راب راین گذاشتم که روی حکمت بحث کنم حکمت از زمان سقراط وارسطو بحث شده و اگر نفس آماده شود خداوند آن را افاضه می کند یک مطلب علمی که مطرح کردندخداوند آیا قبل از خلقت بیکاربودو این شبهه را دوماه جواب دادیم در کشف المراد در شرح تجرید درس داده شده وچون در مناظره جای جواب شبهه نیست جای اثبات نظریه …

فایل تصویری شماره یک

فایل تصویری شماره دو


موضوعات مرتبط: فلسفه، عرفان، مناظرات برداشت از http://milani-hasan.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۰۹
علی نوربخش

منظور از احتجاجات و مناظرات معصومان (علیهم السلام) چیست؟

احتجاج در لغت به معنای حجت و دلیل آوردن است. در دانش منطق، مراد از احتجاج، حجت آوردن به منظور اثبات یا رد و ابطال نظریه و عقیده‌ای است.

در میان روایات به احادیث بسیاری بر می‌خوریم که معصومان (علیهم السلام) به احتجاج و مناظره پرداخته‌اند. در این مناظرات که معمولاً با مخالفان، زندیقان و عالمان اهل کتاب بوده است، موضوعاتی چون اصول و فروع دین اسلام، خلافت بلافصل امیرالمؤمنین (علیه ‌السلام)، اثبات عصمت و بی‌گناهی سلسله انبیاء، اثبات وجود خداوند، وحدانیت خداوند و... مورد چالش و احتجاج قرار گرفته است.ابومنصور احمد بن علی بن ابی‌طالب طبرسی که از محدثان و دانشوران شیعی قرن ششم هجری است، غالب این احتجاجات و مناظرات را در کتابی به نام: الإحتجاج علی أهل اللجاج گردآوری کرده است.

معمولاً احتجاجات اهل‌بیت (علیهم السلام) به صورت خطبه و نامه انجام می‌شده است. از مشهورترین خطبه‌هایی که در این موضوع گنجانده می‌شود، خطبۀ حضرت زهرا (سلام الله علیها) است و نیز می‌توان گفت که برای نخستین بار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در خطبۀ غدیرخـم، در سال دهم هجرت با مخاطبان به شکل ضمنی به احتجاج پرداخت. همچنین در میان توقیعات رسیده از امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) هم به تعدادی نامه بر می‌خوریم که در آنها به روش احتجاج و مناظره سخن گفته شده است.

در احتجاجات و مناظرات اهل ‌بیت (علیهم السلام) که در حکم روایات و حدیث به شمار می‌روند، چندان به بحث سندی پرداخته نمی‌شود؛ زیرا قوت و استحکام متن، خود ارزشمندی و صحت صدور حدیث احتجاجی و مناظره‌ای را روشن می‌سازد.

گفتنی است که سیرۀ احتجاج نه فقط در زبان معصومان (علیهم‌السلام)، بلکه در میان صحابۀ آنان هم رواج داشته است. هشام بن حکم و مؤمن طاق، دو نفر از اصحاب امام صادق (علیه ‌السلام) بودند که در احتجاج و مناظره با معاندان بسیار نامبردار و توانا بوده‌اند.

در میان عالمان شیعه که پس از غیبت صغری آمده‌اند هم می‌توان به موارد بسیاری اشاره کرد. در آثار کسانی مانند شیخ مفید، سیدمرتضی، علامۀ حلّی و بسیاری دیگر، مناظرات فراوانی دیده می‌شود که در موضوعات گوناگون به ویژه امامت به احتجاج و مناظره با مخالفـان پرداخته‌اند.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۰۷
علی نوربخش
بر اساس روایتی از ابوذر غفاری، علی(علیه السلام) در حدیث شورا ضمن احتجاج‌هایش بر برتری خود بر اعضای شورایی که عمر بن خطاب مشخص کرده بود، به شأن نزول آیه سقایة الحاج استدلال نمود و حاضران در شورا این مطلب را تأیید کردند.
به گزارش «شیعه نیوز»، مفسران در تفسیر آیه 19 سوره توبه که به آیه سقایه الحجاج مشهور است «أَجَعَلتُم سِقَایَةَ الحَاجِّ وَعِمَارَةَ المَسجِدِ الحَرَامِ کَمَن آمَنَ بِاللهِ وَالیَومِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللهِ لا یَستَوُونَ عِندَ اللهِ وَاللهُ لا یَهدِی القَومَ الظَّالِمِینَ» سه دیدگاه ارائه کرده‌اند:

1. برخی بر این باورند که مخاطبان آیه مشرکان هستند؛ زیرا به گفته ابن عباس، آنان می‌پنداشتند کسی که به تعمیر خانه خدا و سقایت حاجیان می‌پردازد، از کسی که به خدا و روز جزا و جهاد فی سبیل‌ الله ایمان داشته باشد، برتر است. آنان افتخار می‌کردند که اهل حرم هستند و از ایمان آوردن به خدا تکبر می‌ورزیدند ؛ چنان‌که بعضی از اقوال در سبب نزول آیه نیز مؤید همین مطلب است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۳
علی نوربخش

شنیده‌اید که مأمون [۱]شیوه مبارزه با رهبران شیعه را تغییر داد. پدر و خاندان جنایتکارش، امامان شیعه و مسلما‌نان آگاه و با تعهد را تحت سخت‌ترین شرائط قرار داده بودند، و با انواع شکنجه‌ها از بین می‌بردند واکنش طبیعی این سختگیری‌ها، جامعه اسلامی را آماده انفجار کرده بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۴
علی نوربخش

خدمتگذار امام رضا ـ علیه‌السّلام ـ می‌گوید یکی از زنادقه [۱] در حالی که جماعتی نزد آن حضرت بودند، خدمت امام رسید، امام رو به او نمود و فرمود: اگر فرضاً نظریه شما، در رابطه با مبدأ و معاد صحیح باشد ـ و حال آنکه چنین نیست ـ آیا قبول داری که در نهایت، ما و شما یکسان هستیم و نمازها و روزه‌ها و زکاتهای ما و اعتراف ما به مبدأ و معاد برای ما زیانی ندارد؟
زندیق که پاسخی نداشت، سکوت اختیار کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۲
علی نوربخش

شخصی به نام ابوقره خدمت امام رضا ـ علیه‌السّلام ـ رسید و مسائل مختلفی را مورد گفتگو قرار داد، تا اینکه بحث به توحید منتهی شد و پرسید:
خدا کجاست؟
امام: «کجا» مکان است، و این نوع سؤال سؤال، حاضر از غائب است، «مانند اینکه وقتی وارد خانه دوست حوز می‌شوی و او را در خانه نمی‌بینی، می‌گوئی دوست من کجاست؟ ولی خداوند متعال غائب نیست، کسی بر او وارد نمی‌شود، در هر مکانی وجود دارد، مدبر جهان، وسازنده و نگهدارنده آسمانها و زمین است.
ابوقره: آیا او بالای آسمان نیست؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۰
علی نوربخش

هشام بن حکم می‏گوید: در مصر زندیقی به نام عبدالملک با کنیه‏ی ابوعبدالله بود که نام امام صادق علیه‏السلام به گوش او رسیده بود؛ او چون به مدینه آمد تا با آن حضرت مناظره کند، به او گفتند: امام صادق علیه‏السلام به مکه رفته است، پس او به مکه آمد و در حالی که ما در طواف خانه‏ی خدا خدمت آن حضرت بودیم؛ او نیز رسید، پس شانه‏ی خود را به شانه‏ی امام صادق علیه‏السلام زد. امام صادق علیه‏السلام به او فرمود: اسم تو چیست؟ او گفت: عبدالملک. فرمود: کنیه‏ی تو چیست؟ گفت: ابوعبدالله امام صادق علیه‏السلام فرمود: آن پادشاهی که تو بنده‏ی اویی کیست؟ آیا او از پادشاهان زمین است یا از پادشاهان آسمان؟ و این که گفتی: پدر عبدالله هستی؛ آیا فرزند تو عبد خدای آسمان است و یا عبد خدای زمین؟ هر چه بگویی محکوم خواهی بود. پس او نتوانست پاسخی بدهد و امام صادق علیه السلام به او فرمود: هنگامی که از طواف فارغ گردیدم نزد من بیا [تا پاسخ کامل تو را بدهم]. چون امام علیه السلام از طواف فارغ گردید، آن زندیق آمد و همانند ما مقابل آن حضرت نشست.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۰۸:۰۷
علی نوربخش

ابوحنیفه نعمان بن ثابت متوفای سال 150 هجری، از جمله کسانی است که درباره مسایل مختلف، پرسش‏های فراوانی از امام صادق پرسیده است. وی همواره می‏گفت: 
ما رأیت أعلم من جعفر بن محمد 
کسی را عالم‏تر از جعفر بن محمد ندیدم. [1] . 
مرحوم مجلسی به نقل از کنز الفوائد روایت می‏کند: روزی امام صادق با ابوحنیفه غذا می‏خورد. در پایان غذا، یک بحث علمی بین آن دو رد و بدل شد. روز دیگر ابوحنیفه در مراسم حج، نزد امام صادق آمد و امام با او معانقه نمود و از احوال او و خانواده‏اش پرسید. فردی سؤال کرد: یابن رسول الله، آیا این مرد را می‏شناسی؟ امام فرمود: من از او و خانواده‏اش احوالپرسی می‏کنم و تو می‏پرسی آیا او را می‏شناسم؟ این ابوحنیفه فقیه‏ترین مردم شهر خودش است. [2] . 
البته بارها امام به کارهای اشتباه ابوحنیفه نیز اعتراض داشته و بارها به او می‏فرمودند که قیاس مکن. روزی فتوایی از ابوحنیفه صادر شد که وقتی امام صادق آن را شنید، فرمود: 
فی مثل هذا القضاء و شبهه تحبس السماء ماءها و تمنع الأرض برکتها [3] . 
چنین فتواها و قضاوتهایی است که آسمان و زمین برکت خود را حبس می‏کنند. 
کنایه از این که خداوند از نزول برکات آسمانی و زیادی برکات زمینی بر اثر غضبش جلوگیری می‏کند. 

پی نوشت ها:
[1] الامام الصادق والمذاهب الاربعة، ج 1، صص 295-279. 
[2] بحارالانوار، ج 47، ص 240. 
[3] اصول کافی، ج 5، ص 290.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۰۸:۰۴
علی نوربخش