منظور از احتجاجات و مناظرات معصومان (علیهم السلام) چیست؟
منظور از احتجاجات و مناظرات معصومان (علیهم السلام) چیست؟
احتجاج در لغت به معنای حجت و دلیل آوردن است. در دانش منطق، مراد از احتجاج، حجت آوردن به منظور اثبات یا رد و ابطال نظریه و عقیدهای است.
در میان روایات به احادیث بسیاری بر میخوریم که معصومان (علیهم السلام) به احتجاج و مناظره پرداختهاند. در این مناظرات که معمولاً با مخالفان، زندیقان و عالمان اهل کتاب بوده است، موضوعاتی چون اصول و فروع دین اسلام، خلافت بلافصل امیرالمؤمنین (علیه السلام)، اثبات عصمت و بیگناهی سلسله انبیاء، اثبات وجود خداوند، وحدانیت خداوند و... مورد چالش و احتجاج قرار گرفته است.ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی که از محدثان و دانشوران شیعی قرن ششم هجری است، غالب این احتجاجات و مناظرات را در کتابی به نام: الإحتجاج علی أهل اللجاج گردآوری کرده است.
معمولاً احتجاجات اهلبیت (علیهم السلام) به صورت خطبه و نامه انجام میشده است. از مشهورترین خطبههایی که در این موضوع گنجانده میشود، خطبۀ حضرت زهرا (سلام الله علیها) است و نیز میتوان گفت که برای نخستین بار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در خطبۀ غدیرخـم، در سال دهم هجرت با مخاطبان به شکل ضمنی به احتجاج پرداخت. همچنین در میان توقیعات رسیده از امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) هم به تعدادی نامه بر میخوریم که در آنها به روش احتجاج و مناظره سخن گفته شده است.
در احتجاجات و مناظرات اهل بیت (علیهم السلام) که در حکم روایات و حدیث به شمار میروند، چندان به بحث سندی پرداخته نمیشود؛ زیرا قوت و استحکام متن، خود ارزشمندی و صحت صدور حدیث احتجاجی و مناظرهای را روشن میسازد.
گفتنی است که سیرۀ احتجاج نه فقط در زبان معصومان (علیهمالسلام)، بلکه در میان صحابۀ آنان هم رواج داشته است. هشام بن حکم و مؤمن طاق، دو نفر از اصحاب امام صادق (علیه السلام) بودند که در احتجاج و مناظره با معاندان بسیار نامبردار و توانا بودهاند.
در میان عالمان شیعه که پس از غیبت صغری آمدهاند هم میتوان به موارد بسیاری اشاره کرد. در آثار کسانی مانند شیخ مفید، سیدمرتضی، علامۀ حلّی و بسیاری دیگر، مناظرات فراوانی دیده میشود که در موضوعات گوناگون به ویژه امامت به احتجاج و مناظره با مخالفـان پرداختهاند.